برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به تخمه خوردن گذران :))
م.ح
28 اردیجهنم 95
برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به تخمه خوردن گذران :))
م.ح
28 اردیجهنم 95
اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت
اگر که مسئله ها عاشقانه حل بشود!
غلامرضا طریقی
مانده ام حافظ تو را در چندمین دفتر سرود
مانده ام سعدی تو را در چندمین باب آفرید
نجمه زارع
از روی حسین ع تا نقاب افکندند
در عالم عشق انقلاب افکندند
تبریک به طوفان زدگان غم و درد
کشتی نجات را به آب افکندند
ماه من امشب نیا بالای آبادی ما
خوش ندارم چشم هر نامحرمی روشن شود -__-
والا...
سفر رفته باشی بعد اینو برات تو تلگرام بفرسته:
خدا پشت و پناهت زود برگرد
فدای شکل ماهت زود برگرد
هوا سرد است، شالت را بینداز
بگیر این هم کلاهت، زود برگرد
ببین! اینگونه نگذاری بماند
دو چشمانم به راهت؛ زود برگرد
مرا دلتنگ خود کردی مسافر
به جبران گناهت زود برگرد
برایت نیست جایی مثل خانه
به سوی زادگاهت زود برگرد
نگو مجبوری از من دور باشی
نگو دور است راهت زود برگرد
نجمه زارع
امام:
من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
پاسخ رندانه زیبا :
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
آقا
رفتنت اردیبهشتم را جهنم کرده است ..
دست کاری کرده ای تو فصل ها را ، بگذریم ...
فاطمه سادات مظلومی
یه رفیقی دارم پیر مرده تقریبا هر روز میاد در مغازه بهم سر میزنه کلی شعر حفظه
بعضی از شعرایی که می خونه واقعا زیر خاکی و با ارزشن منم از بین چیزایی که میخونه
بعضی هاشو یادداشت می کنم امروز چند تا خوند این دوتا رو خوشم اومد و حفظ کردم یکیش
این دوبیتی باباطاهر بود:
شب تاریک و سنگستان و مو مست.
قدح از دست مو افتاد و نشکست.
نگهدارنده اش نیکو نگه داشت.
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست.