افسرده ام بیا که طبیبِ دلم تویی
روزی سه چار مرتبه باید بغل شوم
خطّ لبِ تو سلسله جنبانِ زلزله است
لب بر لبم گذار که مثلِ گسل شوم
غلامعباس سعیدی
افسرده ام بیا که طبیبِ دلم تویی
روزی سه چار مرتبه باید بغل شوم
خطّ لبِ تو سلسله جنبانِ زلزله است
لب بر لبم گذار که مثلِ گسل شوم
غلامعباس سعیدی
گریه بر سجاده یا بر شانه ی یاری عزیز
ای خدا ما با کدامین کارها زیباتریم...
حامد عسکری
اتاق کوچک من از سکوت لبریز است
کنار من که نباشی جهان غم انگیز است
دلم گرفته و ایوان فضای دلگیری ست...
چه قدر بی تو بهارم شبیه پائیز است...
هنوز شال تو آن جا کنار شومینه
هنوز پیرهنت روی رخت آویز است
مسعود جعفری
من عشق تو را به جان خریدم سارا
دنبال تو تا خدا دویدم سارا
دارا همه انارها را دزدید
من باز به تو دیر رسیدم سارا...
جلیل صفربیگی
خواب دیدم دست تو در دست مرد دیگریست
خوب شد مادر مرا از خواب بد بیدار کرد...
م.ح
پاییز 93
مواقعی که به کامنت دوستان جواب میدم یا مواقعی
که بهشون کامنت میدم مواقعیه که ابیات فی البداهه
تو ذهنم میاد که معمولا دو سه بیت بیش تر نمیشن
می نویسمشون و همونا رو برای دوستان به عنوان
جوابکامنت می کنم.
مثل این بداهه:
گفتی که تو را مذهب پاک است قبول
پرهیز کنی ز هر چه ناپاک و فضول
ای دوست بیا کمی هم با ما
با ما به از این باش که با خلق عذول
م.ح
تاریخش و این که برای کی گفتم رو یادم نمیاد.
+ توجه کردین چند بار از کلمه مواقع استفاده کردم
از بس این کلمه کاربرد داره :دی
تصمیم گرفتم یه مدت فقط پست شعر بذارم نظرتون چیه ؟
+همکاری نشد نظراتش رو بستم .
وقتی که نباشی به خدا حس غزل نیست
با اینکه دلم لب به لب و حرف زیاد است.
منوره سادات نمائی