تو حرم نشسته بودیم حرف میزدیم که گوشیش زنگ خورد ، مشغول صحبت کردن شد بعد که قطع کرد:
- نفس عمیقی کشید و گفت: الهی شکر دخترم به سلامت به دنیا اومد (:
گفتم قدمش مبارک باشه ان شالله ، حالا میخواین اسمش رو چی بذارین ؟
گفت هر چی تو بگی ؟ چشام از تعجب 4 تا شد و گفتم من ؟؟؟
گفت: آره تو !!! گفتم: چرا من؟شما پدر مادرش هستین :| چرا خودتون اسم نمیذارین ؟
اصن مادرش چی ؟ اون شاید اسم انتخاب کرده باشه .
گفت:اتفاقا با مادرش هم حرف زدم و قرار گذاشتیم تو اسمش رو انتخاب کنی .
گفتم:آخه این همه آدم چرا من ؟؟ حالا درسته مثل داداش می مونیم ولی اسم بچه رو
پدر مادر بچه یا یه نفر فرد به خصوص انتخاب می کنه .
گفت اون فرد به خصوص تویی دیگه :)
گفتم : آخه چرا من ؟ چرا اصراری داری من اسم بذارم ؟!
گفت تو اسم رو بگو ، تا ماجرا رو تعریف کنم .
گفتم : یعنی من هر اسمی بگم میذاری دیگه ؟ سرکاری نیست ؟!
گفت چی میگی مرد حسابی سرکاری چیه ؟
اصن برای همین گفتم بیا با هم بریم حرم که هم برای سلامتی خانومم و بچه دعا کنم
و هم ازت بخوام اسمش رو تو انتخاب کنی !
گفتم باشه اما به شرطی که بعدش راست و حسینی بگی جریان چیه :/
گفت :باشه جون به سرم کردی اسم رو بگو حالا ، دیر شد میخوام برم زودتر دخمل وخانومم رو ببینم .
گفتم باشه :یه چند ثانیه بهم وقت بده ... بذار ساجده تا اسمو شنید گل از گلش شکفت :)
یه نفس عمیقی کشید و لبخندی زد و اومد جلو صورتمو بوسید گفت خدا رو شکر خوابم رویای صادقه بود
داشتم از تعجب دیونه میشدم گفتم یا همین الان قضیه رو تعریف می کنی یا یه بلایی سر خودم یا تو میارم :/
زد زیر خنده چنان می خندید که داشت از خنده ولو می شد رو زمین
بالاخره به هر طریقی بود جلو خنده اش رو گرفت و خواب رو تعریف کرد :
چند وقت پیش با خانومم هی در مورد اسم بچه حرف می زدیم که چی بذاریم
هر کدوممون یه چیزی می گفت چند تا اسم انتخاب کرده بودیم که بذاریم تا یه ماه پیش
یه خوابی دیدم ، خواب دیدم با هم اومدیم حرم همین جایی که الان هستیم و نشستیم
داشتیم با هم حرف می زدیم .تو خواب ازم پرسیدی اسم کوچولو رو چی میخواین بذارین ؟
گفتم هنوز براش اسم انتخاب نکردیم ، یهو تو برگشتی گفتی اسمش رو بذارین ساجده اینو گفتی
بعدش از خواب بیدار شدم ، خوابم یادم رفته بود تا همین دیروز که خانومم رو می خواستم ببرم بیمارستان
تو راه دوباره بحث اسم گذاری برای بچه شد که خوابم یادم افتاد ، خوابم رو برای خانومم تعریف کردم
از این اسم خوشش
اومد ولی باز دو دل بود پیشنهاد داد که مثل تو خواب بیام از تو بپرسم :)
الانم که داری می بینی همون اسمی که تو خواب گفتی الانم دوباره گفتی.
از تعجب چهار چرخم رفت هوا :| گفتم خدایا حکمتت رو شکر ، عجب خوابی دیدی پسر (:
گفت دمت گرم اسم خوبی انتخاب کردی . گفتم آره خیلی اسم قشنگیه معنیش هم خیلی خوبه
یعنی بانویی که خیلی سجده می کنه ! ایشالله مثل اسمش ساجده بشه :)