درمیون گذاشتن آرزوها گاهی وقتا خطرناکه و گاهی وقت ها هم بی خطر و در عین حال بسیار مفیوض کننده:دی
مثل همین آرزو : دارم یه مجموعه شعر دوبیتی و رباعی از خودم جمع می کنم که تبدیل به کتاب کنم ، که حتی
اسمش رو هم انتخاب کردم ، اما فعلا در حد رویا و آرزوعه :/ اگه عمری موند و یه روز به این آرزو رسیدم اون روز شاید
بهترین روز زندگی هنریم باشه .
دوبیتی طنز ِ زیر از این مجموعه اس :
به نام آنکه فلفل آفریده
برای قوری ام هل آفریده
برای سر زدن در وقت ناخوش
شن و خاکستر وگل آفریده
م.ح
مرداد 95
پ.ن: لطفا کپی نکنید.
عاشقت نصف جهان هستند اما آخرش
لهجه ات آن نصفه را هم اصفهانی می کند...
.
.
.
+اینجا اصفهان صدای یه شاعر تنها را می شنوید .
اصفونیای بلاگ سلام خودتون رو قایم نکنید خونتون نمیام :دی
مجبور شدم بیام وگرنه کی تو این گرما میاد اصفهون اصن -__-
پست گذاشتن با گوشی چقدر سخته ها :/
والا...
بانو خودمانیم شبستان قشنگیست
ای عشق ارم با تو خیابان قشنگیست
محمد شریف
+ در شبستان حرم حضرت معصومه به یادتون هستم:)
این پست به دعوت دو دوست عزیزم : محسن (گل پسر) و گمنام عه