يكشنبه ۲۹ فروردين ۹۵
۲۲:۵۱
ای کاش بمیرم و نبینم که زمانی
از تلخی ایام غزل ساخته باشم
چیزی ز امامم ننویسم و بجایش
از دختر همسایه غزل ساخته باشم ...
فکر کنم عنوان اینقدر واضح باشه که نیازی به توضیح نباشه ؟! ها؟!
تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد...
+سعدی
سالی که بر من و تو گذشت فقط سیصد و شصت و پنج روز نبود...
+تو کافه نوشته بود.