گرگ هم که باشی یه گرگ دیگه میاد میخوردتت :دی
والا...
مجید ترک آبادی
فیلم های تخیلی رو دوست ندارم چون اعتقاد دارم که هر چقدر هم جذاب باشن
نه به درد دنیا میخورن و نه قیامت چون بر اساس خیال محض ساخته شدن اما بر خلاف این اعتقاد و
سلیقه ام چند روزیه دارم سریال the-walking-dead رو نگاه می کنم
که علی رغم تخیلی بودن سرشار از روابط انسانی واقعی ، آموزش مدیریت بحران
و در عین حال پر از لحظات هیجان انگیزه به نظرم دیدنش خالی از لطف نیست اگر دیدینش
حتما نقدش رو هم بخونید .
کسی که طبع شعر و شاعری داره به هر زبونی که مسلط باشه و یا آشنایی داشته باشه
می تونه به اون زبون هم شعر بگه مثل خیلی ها که به زبان های مختلف شعر گفتن مثلا
همین استاد شهریار که به فارسی ترکی و حتی فرانسوی شعر سروده
و یا حتی خودم اینجانب :دی
این شعر کردی رو دقایقی قبل سرودم داغه داغه تازه از تنور بیرون اومده :
چنی بام شونتو نازت بکیشم
ودس اخلاق پر رازت بکیشم
رفیقی لم تماما ژن خوازن
هنو باید مه بام نازت بکیشم.
ترجمه:
چقدر بیام دنبالت و نازت رو بکشم
از دست اخلاق عجیب و رازآلودت زجر بکشم
همه ی رفیقام ازدواج کردن و متاهل شدن
ولی من هنوز باید بیام و نازت رو بکشم
(تا شاید راضی بشی و بله رو بگی
میخوام راضی نشی اصن صد سال سیاه :دی والا...)
باورم نمیشد گم شدن یه برگه اینقدری( A5) اینقدر تو روال زندگیم اثر بذاره .
چند ساعته دارم دنبالش می گردم ولی بعید می دونم پیداش کنم :(((
من ماندم و تنهایی و این اندیشه
پس کی بشود پر زنم از این بیشه
دلتنگی سربازی ارتش کم نیست
ولله دگر خسته ام از این پیشه
م.ح
فروردین ۹۴
بعضی وقتا هم به جای شعر،معر میگم اونم از نوع طنز :
دل بی تو تمنای کسی غیر خدا کرد
ای بر پدر عاشق بی حوصله ما
بوسه بر هر درد بی درمان دواست
آب خنک ایضا دوای اعصاب شماست :دی
امروز 5 تا بلیط فیلم محمد رسول الله از دوستی هدیه گرفتم
دل همتون بسوزه :دی
والا...