نگهبانی از یه اداره وسط شهر یکی از مسخره ترین کارهایی که یه بشر (یه نظامی احمق)
می تونه اجباریش کنه :(
والا...
+ من در حال دراز کش روی تخت آسایشگاه مشغول نوشتن پست :)
++عنوان از فاضل جان نظری
نگهبانی از یه اداره وسط شهر یکی از مسخره ترین کارهایی که یه بشر (یه نظامی احمق)
می تونه اجباریش کنه :(
والا...
+ من در حال دراز کش روی تخت آسایشگاه مشغول نوشتن پست :)
++عنوان از فاضل جان نظری
متاسفم که این رو میگم ولی این یه حقیقت محض هست که همه ی انسان ها به بیماری خطرناک
بیشعوری
دچارند البته این بیماری در هرکس متفاوته و درجه بندی داره اشخاصی هستن که در بیشعوری
سرآمد هستن
و بیشعوری قالب شخصیت اون ها شده که به شخصه جز مرگ درمانی برای اون ها سراغ ندارم
و در عین
حال انسان های نازنینی هستن که در عین نازنین بودنشون رگه های پنهانی از بی شعوری در
وجودشون هست
حتی خود من که دارم این متن رو می نویسم متاسفانه با این بیماری دست به گریان هستم
و مدت زیادی
هست که دارم تلاش می کنم سطح شعورم رو اینقدر بالا ببرم که در زمره ی افرادی که های شعور هستن
قرار بگیرم . القصه، پیشنهاد می کنم این کتاب که شاهکار دکتر خاویر کرمنت هست رو مطالعه بفرمایید
شاید با خوندنش بتونید به درمان خود یا حتی بعضی از بیشعورهای اطرافتون بپردازید .
پ.ن1: متاسفانه محل خدمت بنده هم پر است از دوستانی که به این بیماری دچارند
وبنده تصمیم داشتم از این کتاب چندین نسخه تهیه کنم و به هر کدوم یه نسخه هدیه بدم .
پ.ن2:پیشاپیش از همه ی دوستانی که فکر می کنن به این بیماری دچار نیستن و بهشون
توهین شده عذرخواه می کنم :)))
والا...