طب سنتی

یکی از مواهبی که خدا در زندگی به من داد آشنایی با طب سنتی بود از وقتی آشنا شدم (سال 85) تا همین الان 

کلی از مشکلات خودم و خانوادم رو با همین طب درمان کردم . 

امروز اما فهمیدم که حتی الفبای طب سنتی رو حتی نمی دونم و تمام چیزایی که تا الان یاد گرفتم سرابی بیش نبوده 

دیروز که کمرم گرفت و خونه نشینم کرد با این رفیق حکیم (طب سنتی ) تماس گرفتم گفتم : فلانی به دادم برس .

چند تا توصیه نسخه ای کرد و گفت اگه خوب نشدی میام خونه ردیفت می کنم . 

ی ساعت پیش اومد علاوه بر دوا درمونی که برام انجام داد ، کلی تعریف کرد . 

حرف هایی که ای کاش می تونستم ضبطشون کنم ، از اینکه چه مشقت هایی کشیده تا این چیزهایی که الان بلد 

رو یاد بگیره و چه افرادی رو دیده ، از حکیم جرجانی و... خیلی چیزایی که اینجا قابل بیان نیست....

روش درمانی که امروز برای درمان من به کار بود ترکیبی از 5 تا روش درمانی بود که مطمئنم اسم بعضیاشو 

اصلا نشنیدین : سوجوک، حجامت ، الکی ، بادکش درمانی و دلک ...

خوش به حال کسانی که واقعا طب بلدند و خوشا به حال اون کسی که با این علم قفل های بسته باز می کنند!!!

۱۷:۵۱

فضاسازی های جذاب

یکی از ویژگی های شعر مرحوم استاد( در عین جوانی) نجمه زارع فضاسازی های فوق العاده شه 

مثل این غزل: 


پلان پرده ی اول ، من و تو سینی چای 
تو حرف می زنی و من سکوت سر تا پای

و بعد خیره به من عاشقانه می خندی
دل من و تپش و اضطراب وحشت زای

پلان بعد، کمی سانسور، یک آهنگ
برای پر شدن صحنه لای لا لا لای

به روی کاغذی انگار اسم من و تو است
که می کنیم هر دو تامان به پای آن امضای

و هر چه میگذرد از پلان ها داریم
من و تو زندگی راحتی به لطف خدای

پلان پرده ی آخر، هوای بارانی
حیاط پر شده از برگ زرد، از گل و لای

خدا به زندگیم کات می دهد ناگاه
و نقشه های تو بر آب می شوند ای وای

صدای گریه - تو از خواب می پری حالا

اتاق ساکت و خلوت، نه تو نه سینی چای

درآینده بیشتر به غزلیات این مرحوم می پردازم ، یکم برم تو فاز شعری دارم کم کم نویسنده میشم 
شاعری رو از نویسندگی بیشتر دوست میدارم :) 
۲۳:۵۹

شیمی با گرایش عاشقی

تنها استادی که هم اسم و هم چهره و هم تن صدای کاریزماتیکش یاد مونده استاد شیمی ترم یک دانشگاه بود

که شیمی رو با عشق درس میداد کلاس هاش 2:45 تا 3 ساعت طول می کشید ولی به قدری این کلاس جذاب 

و چیز یاد بده بود که علی رغم خستگی دلت نمیومد کلاس تموم بشه...!!!

از چند تا کشور پذیرش داشت که بره برای ادامه تحصیل اما عشق اینجا نمی ذاشت بره !!!

بعضی وقت ها کلاسش تبدیل میشد به کلاس اخلاق :) نصیحت هایی که بعد از سال ها هنوز یادم نرفته !

اساتید علوم تجربی بهترین لایف کوچ های زندگی هستن...

۱۴:۰۹

سورپ رایز

خوشحالی یعنی نویسنده ی محبوبت رو بیارن خندوانه و کلی خاطره جالب ازش بشنوی و مفیوض بشی 

و عجیب انرژی بگیری در حدی که بری سراغ قطور ترین دیوان شعری که داری به یاد دوران جوانیت مطالعه کنی

همیشه از خوندن و شنیدن و دیدن آثار عقاب داستانی ایران (رضا امیرخانی) یه انرژی فوق العاده گرفتم!!!

توصیه : شما هم بخونید و مفیوض بشید:) 

۰۰:۲۷

شکسته بندی

+ چرا اینقدر خودتو دست کم میگیری ؟ 

- من ؟ 

+ چرا اینقدر اعتماد به نفست کمه ؟ 

- من ؟ 

+ اگه یه بار دیگه بگی من همچین می زنم که .... بوق...بوق...بوق 

- ای بابا خب حرفت برام عجیبه (((: 

+ چرا عجیبه ؟! 

- بخاطر اینکه بنده استادی بیش نیستم :))))) 

+ ://///

- ((((: 


والا... 

۲۳:۱۶
Designed By Erfan