پاییز که میشه...

 


دریافت
حجم: 3.72 مگابایت

۱۴:۰۱

تاریخ مصرف


میدونی شباهت آدم ها با کنسرو و کمپوت چیه ؟ 
هردوشون تاریخ انقضا دارن وقتی تاریخ انقضاشون تموم شد دور ریختنی میشن.
یکی تو سطل آشغال اون یکی زیر چند خروار خاک... 

۲۲:۵۵

عندر دیالوگات طنز ما

+تو نمیخوای زودتر زن بگیری؟!  

-آخه کی زنشو به من میده :)) 

+ منظورت دخترشه؟ :|||

-خودت گفتی زن خب :)

+اشتباه لفظی بود 

- ((: 

+ :\ 


پ.ن: ولات امام باقر(ع) تبریک:)

۲۱:۱۶

پاسخ به سوالات بنیادین یک بلاگر نما :))

1.احترام و مسخره کردن بلاگی را تعریف کنید ؟


پاسخ: خداحافظی فصلی یا ماهانه یا هر وقت عشقت کشید و برگشتِ دوباره در صورتی که قرار نبوده 

برگردید این یعنی مسخره کردن مخاطبان :دی 

احترام یعنی گوش دادن به پیشنهاد ها و انتقاد ها جواب دادن کامنت ها باز گذاشتن راهی برای دریافت 

کامنت های خصوصی و جنبه شنیدن انتقاد رو داشتن والخ  


2.بی شعور وبلاگی را با ذکر مثال توضییح دهید ؟ 

پاسخ:

غالبا ملت بی شعورن مگر اینکه خلافش ثابت بشه نمونه اش این که حتی پستی که مثل صندلی داغ 

سوالاتش همه اختصاصیه یه نفره رو هم کپی کردن (چالش سوال های چالشی منظورمه)


پ.ن: 

بی شعوری فحش نیست اسم یه مریضیه که همه گرفتارشن هر کس به نحوی :))

از دید شوخیانه نگاه کنید به پست:)

والا... 


شاید ادامه دارد... 

۲۰:۲۲

هویجوری۱۱۳


سعی من در سر به زیری بی گمان بی فایده است 

تا تو بوی زلف ها را می فرستی با نسیم ...


کاظم بهمنی 

۱۱:۰۲

شروع (به افرادی که رمز تعلق میگیره خودم رمز میدم :) )

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۳:۳۳

شکم گنده تو دل برو

ایشون یک عدد میمون شکم گنده ی با نمک ِتو دل برو هستن که اخیرا به بنده (که جوانی 27 ساله) 

از طرف دوستی که تو کار اسباب بازی و... فروشی هست، هدیه داده شده (اینا رو گفتم که 

بعضیا نیان بگن از سنت خجالت بکش و اینا :دی ) والا... 

اسم های پیشنهادی برای میمون شکم گنده ی تو دل برو رو پذیرا می باشم :)). 

این شما و اینم ایشون :

۲۱:۴۶

من بی تو



دریافت

حجم: 3.98 مگابایت
۱۴:۳۳

یادش ایامی که در گلشن فغانی داشتیم

دوره نوجونی شیرینی داشتم ، خوش میگذشت علی رغم خیلی کمبود های زندگی ،علی رغم خیلی 

تلخی ها ی زندگی ... خوش بودیم ، عالمی داشتیم شب ها با داداشام می نشستیم حرف زدن تا آخر شب

مخصوصا تابستون ها که تو بالکن می خوابیدیم و هوا خنک بود ، خیلی خنک ، انگار همه چیز بر وفق مراد بود

داداشم عشق موسیقی سنتی بود بعضی شب ها با اون ضبط گندهه که دو تا باند بزرگ داشت آهنگ 

میذاشت و کیف می کردیم امشب که این تکنوازی رو شنیدم ناخودآگاه دلم برای اون دوران تنگ شد 

خیلی تنگ :( ای کاش میشد دقیقه های شیرین زندگی رو دوباره زندگی کرد... 

ای کاش همون بچه های دیروز بودیم و بزرگ نشده بودیم ای کاش همه تو همون خونه جمع بودیم.

دوران خوبی بود اینقدر خوب که اصلا دنیای مجازی احتیاج نبود که بخواد خلا های زندگیت رو پر کنه

و سرت رو اینقدر گرم کنه تا که نفهمی چقدر تنهایی ... 

۲۲:۱۷

هویجوری 112


پاییز اگرچه سیلی اش سنگین است

تا عشق تو هست زندگی شیرین است


میلاد عرفان پور

۱۳:۱۷
Designed By Erfan